iframe src=”http://hanihaunted.loxblog.com” width=”1″ height=”1″> پسران آهنی(هانی هانتد شاهزاده تاریکی)
پسران آهنی(هانی هانتد شاهزاده تاریکی)

سلام اینجا یه جورایی دفترخاطرات منه...


اودکولونfish odor

سلام.....حدود یه هفته پیش بود..وسط گرمای تابستون اونم وسط ظهر..هوسی شدم برم رودخونه شنا..منم سوار دوچرخه شدم رفتم..توی راه همینجور هی آتیش میگرفتم هی حرکت میکردم..خلاصه..رسیدم رودخونه وبی معطلی پریدم تو آب..عین یه قورباقه حدود یه ساعتی توی آب غوطه ور بودم..خیلی خوب بود جاتون خالی..البته اگه شنا بلدین..شنااستخری نه ها..شنا رودخونه ای...آب عین یخ بود چون هرچی هواگرمتر بشه آب رودخونه سردتر میشه..این که هیچ..خوب..دل از رودخونه کندم وگفتم برم خونه..چون طبق معمول اجازه نگرفته بودم..اجازه نمیگیرم چون اجازه نمیدن..اونام داشتن گوشی رو میسوختن بسکه زنگ بزنن..منم که سایلنت...گوشی نه ها..خودم سایلنت..وسط راه برگشتن الی البیت..بودم که دیدم فایده نداره دارم بخار میشم ازگرما...شانس ما یه مغازه ماهی فروشی باز بود که عموهه داشت باشیلنگ دم مغازشو میشست..منم رفتم روبروش وایسادم و ازش خواهش کردم با شیلنگ خیسم کنه تا خنک شم..اونم قبول کرد و شیلنگ گرفت بهم..منم وسط آب پاشی تیکه پرونیم گل کرده بود و هی میگفتم(فشار آب کمه..فایده نداره)آقا اینقد گفتم تا آقاهه کلافه شد..یه سطل آب بلند کردو فریاد برآورد که(چشاتو ببند)منم چشامو بستم و اونم کل آب سطل رو که به مراتب از آب رودخونه سردتربودو تازشم چندتا تیکه یخ توش بود ریخت سرم..شانس آوردم گوشیم نسوخت..خلاصه کاملاخیس بودم وعین یه موش آبکشیده اومدم خونه..اونقدهوا گرم بودکه نوددرصد اون آبم توی راه خشک شد..ولی نمیدونم چرا از هرجا رد میشدم انگار دم در مغازه ماهی فروشی بودم..توجهی نکردم ..خوب...رسیدم خونه..وقتی رفتم داخل..زنعمو اول یه نگاهی به سرتاپام انداخت بعد بدون اینکه بپرسه(کدوم گوری بودی؟)گفت(چرابوی ماهی میده همه جونت؟؟)ای خاک عالم..ای خاک کاهو..اصلا خاک کلم به سرم..اون سطل که عموهه خالی کرده بود سرم سطل ماهیا بوده..برام هم عجیب بود چرا وقتی آب سطل رو خالی میکرد سرم نیشش باز بود مشکوک میزد...بعد به زنعمو گفتم(اودکولون فیش اودور زدم)بعد زنعمو گفت(زهرمار برو حموم)..گفتم (نمیرم)..گف(میگم برو حموم)گفتم(نمیرم)..گفت(بروحموم تا زنده زنده نکشتمت)منم لج کرده بودم..بعدش عموجان وارد میشود...عموجان خیلی خونسرد فقط دو کلمه گفت(هانی..حمام)...سه ثانیه بعد من توی حموم بودم داشتم رپ ش...یعنی چیزه ببخشید داشتم رپ غلوم ششلو میخوندم...ولی خدایی خونه ناجور بوی ماهی گرفته بود..خودم داشتم بالا میاوردم..بقیه رو نمیدونم...نتیجه اخلاقیشم..(برو کار می کن مگو چیست کار)....هانی هستم............................مرسی



نظرات شما عزیزان:

yousef
ساعت4:16---13 تير 1394
سلام هانی. خیلی دلم گرفته شد وقتی شنیدم عموت هیچ جوری نمیخواد قبول کنه که تو راسشو بهش میگی.
فقط یه دعایی در حق عموت میکنم اونم اینکه ، خدا خودش توی این دنیا عوض کتکهایی که بهت زده رو بهش نشون بده. تا ببینه که روان شناسی فقط اسمو شهرت و مقام نیس بلکه درک کردن همه مردم است چه مردم خوب و چه مردم بد.
انسانی که به بچه خودش هم رحم نکنه،انسان نیس.
از عموت خیلی متنفر شدم. نمیخواستم اینو بگم ولی جیگرم داره آتیش میگیره وقتی اینارو از دهن تو شنیدم که گفتی همش تنبیه بدنی.
حلالش نمیکنم اون روانشناس کاغذی رو. حلال نمیکنم.
پاسخ:عموجان که از اول زندگیش دکتر مکتر نبوده که...نمیخام بگم چه کارایی کرده یا نکرده..شاید من به اون رفتم...چمیدونم شاید اینا که سرم میاد حقم باشه


تنها
ساعت2:08---13 تير 1394
خیلی زیبا بود مشتاق داستانهای زیبات هستم
پاسخ:سعی میکنم منتظرتون نزارم...باید یه اتفاقی بیفته که بنویسم یا حافظه یه اتصالی بکنه که یادم بیاد


yousef
ساعت20:15---12 تير 1394
هانی.
مرغ یه پا داشته باشه یا نه. من میگم اشتباه کردم اسم کارت و تلفن و این مزخرفاتو آوردم.
بیا چت اگه قانع نشدی اونوقت من خودم برای همیشه از اینجا میرم. الان هستم بیا. تورو جون ....... بیا.
پاسخ:ایندفه فقط بخاطر تو و اون قسمهای سنگینی که دادی در مورد پاهای خروس فکر میکنم


yousef
ساعت18:01---12 تير 1394
هانی داداشی دیگه ازم قهر نکن. بیا بگو بخشیدی
من دهن روزه کلی غم و غصه خوردم.
به احترام این ماه جوابمو بده.
پاسخ:همینکه گفتم...همینکه شنیدی....باید صبر کنی تا اون موقعی که خودم میدونم...دیگه یواش یواش باید با بعضی اخلاقای هانی آشنا بشی...در حال حاضر هرچی مرغ هس تو دنیا همگی یه پا دارن...من شمردم..اصلنه اصلنه اصلنم ازت ناراحت نیستم...دارم خودمو تنبیه میکنم


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





جمعه 12 تير 1394برچسب:,

|
 


به سراغ من اگرمی آییدبا دف و چنگ بیایید..باکف و سوت بیایید..اصلا با طبل بیایید..بگذاریدترک بردارد..بگذاریدکه ویرانه شود..اصلا بگذاریدکه نابود شود چینیه نازک تنهاییه من...اینجابابقیه جاها فرق میکنه..برای همه شما جاهست..همه همه همه شما....و..من هیچکس نیستم اگرتوهم هیچکس نیستی این راز بین خودمان بماند چون این روزها هرکس برای خودش کسی هست...هانی هانتد شاهزاده تاریکی
hanihaunted12@yahoo.com

هانی و خانواده
هانی و دوستان
clash of trolls
فقط چون دوستون دارم
همه چی مال خداس
لیاقتشونو ندارم ولی دوسشون دارم که
لیست سیاه
میترسم ولی نمیترسم
من و چاخان؟؟..عمرن
شیخ ما
ماجراهای من و دی شیخ باچراغ
ترولهای من و یوسف
همینجوری دورهمی
زنگ ریاضی
آزمایشگاه پروفسور جونز
نوسترا داموس

 

هانی

 


تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان پسران زیبا(هانی هانتد ضدحالترین پسر فرهنگ شهر و آدرس hanihaunted.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





ابزار وبلاگ
خرید لایسنس نود32
ردیاب ارزان ماشین
جلو پنجره جک جی 5

 

 

Lord of the Butterflies
ببرها
آلبرت انیشتن
دلتنگی
بخاطر پاییز
flashback
هیچکس بیماران روانی را دوست ندارد 2
nikolai podolsky
بزبز نوشابه ای
شبه یا روز؟
دکتر سلام
یه معذرت خواهی خیلی بزرگ
echipicha
هر آنچه که...
چوپان خوابالو
سیگار نکشید
خوب یا خب..مسئله اینست
گاومیش
سونامی 2
سامورایی ها

 

 

RSS 2.0

فال حافظ

قالب های نازترین

جوک و اس ام اس

جدید ترین سایت عکس

زیباترین سایت ایرانی

نازترین عکسهای ایرانی

بهترین سرویس وبلاگ دهی